یاشاریاشار، تا این لحظه: 17 سال و 17 روز سن داره

یاشار

لواشکی

یاشار گلم تا همین دیروز بجای یواشکی می گفتی لواشکی و از بس توی جملاتی که می گفتی بامزه می شد که دوست نداشتم بهت بگم درستش چیه
30 مهر 1391

روز جهانی کودک

                پسر عزیزم ! دیشب از ساعت ٧ به بعد مهد کودکتون توی پارک ولیعصر به مناسبت روز جهانی کودک براتون جشن برگزار کردن . اونجا تنها بچه ای که به مامانش چسبیده بود و ازش جدا نمی شد تو بودی . میدونم مقصر منم . چند دقیقه ای هم که با آنا دختر خانم حیدری رفتی و از دید من خارج شدی داشتم از نگرانی می مردم  با اینکه شاید دو دقیقه هم نشد میخواستم بگم از بلندگو صداتون کنن ببینم کجایی . بعدش که دیدمت فورا زنگ زدم به بابات و بهش گفتم ما باید یه بچه دیگه بیاریم به خاطر یاشار اون و من خیلی زیاد به هم وابسته شدیم و من نگران آینده شم . خیلی وقته خودت همش میگی مامان م...
19 مهر 1391

ظرف غذای مهد کودک یاشار

پسر گلم ! روز اول مهر بردمت پیش دبستانی توی همون مهد کودک روش نو که دوسال قبل هم اونجا بودی خانم حیدری مسئول مهد کودکت وقتی ظرف غذات رو دید گفت وای تورو خدا یاشار وقتی هم از اینجا رفت ظرف غذاش رو بذارین ما به عنوان نمونه برا والدین بچه ها بزنیم دم در . آخه همیشه از کامل بودن و تنوع ظرف غذات تعریف میکنه . مربی پیش دبستانیت هم خاله پریسا است که خیلی دوست داشتی تو کلاسش باشی البته خاله پریسا به نوعی فامیله ( دختر دایی آقا مسعوده ) . من هم خوشحالم چون هم مهربونه و هم بسیار مبادی آداب و بافهم و شعور . و دوست دارم قبل از آموختن درس ،ادب بیاموزی .  " همه ی خوبیها را برای تو می خواهم دردانه ام " ...
11 مهر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاشار می باشد